و نیز اهل سنت روایاتی از پیغمبر اکرم نقل کردهاند که در آن روایات نگاه به چهره علی و سخن فضایل علی، عبادت شمرده شده است:
1. محب طبری از عایشه روایت میکند که گفت:
«پدرم را دیدم به صورت علی بسیار نگاه میکرد. گفتم: پدر جان! تو را میبینم که به صورت علی بسیار مینگری. گفت: دخترک! از پیغمبر خدا شنیدم که گفت: نگاه به چهره علی عبادت است.» «1»
2. ابن حجر از عایشه روایت میکند که پیغمبر گفت:
«بهترین برادران من علی است و بهترین عموهای من حمزه است، و یاد علی و سخن از او عبادت است.» «2»
علی محبوبترین افراد بود در پیشگاه خدا و پیغمبر، و قهراً بهترین محبوبهاست.
انس بن مالک میگوید:
«هر روز یکی از فرزندان انصار کارهای پیغمبر را انجام میداد. روزی نوبت من بود. امّ ایمن مرغ بریانی را در محضر پیغمبر آورد و گفت: یا رسول اللَّه! این مرغ را خود گرفتهام و به خاطر شما پختهام. حضرت گفت: خدایا محبوبترین بندگانت را برسان که با من در خوردن این مرغ شرکت کند. در همان هنگام در کوبیده شد.
______________________________
(1). الریاض النضرة، ج 2/ ص 219، و در حدود بیست روایت دیگر تا آنجا که ما برخوردیم در همین موضوع در کتب اهل سنت نقل شده است.
(2) الصواعق المحرقة، ص 74، و پنج روایت دیگر در همین موضوع در کتب مختلف اهل سنت نقل شده است.
پیغمبر فرمود: انس! در را باز کن. گفتم: خدا کند مردی از انصار باشد. اما علی را پشت در دیدم. گفتم: پیغمبر مشغول کاری است، و برگشتم سرجایم ایستادم. بار دیگر در کوبیده شد. پیغمبر گفت: در را باز کن. باز دعا میکردم مردی از انصار باشد. در را باز کردم.
باز علی بود. گفتم: پیغمبر مشغول کاری است، و برگشتم بر سر جایم ایستادم. باز در کوبیده شد. پیغمبر فرمودند: انس! برو در را باز کن و او را به خانه بیاور. تو اول کسی نیستی که قومت را دوست داری. او از انصار نیست. من رفتم و علی را به خانه آوردم و با پیغمبر مرغ بریان را خوردند.» «1»
______________________________
(1). مستدرک الصحیحین، ج 3/ ص 131. این داستان با کیفیتهای مختلف به متجاوز از هجده نقل در کتب معتبر اهل سنت نقل شده است.