انديشه مطهر
شهید مطهری و فرهنگ انقلاب اسلامی

چکیده

 «جامعیت» ، «عمومیت» و «صحت» آثار شهید مطهری ؛ نقش تئوری پردازی ایشان رابه شاخص اساسی برای اندیشمندان ، کارگزاران و آحاد جامعه اسلامی در تمایز بخشی از اندیشه های ناصواب ماندگار کرده است.درمطالعه آثار استاد مطهری ، مدل حکومتی مطلوب ایشان ، نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که مهمترین مبانی حاکم بر آن عبارتند از: عدالت، آزادی ، ولایت و رهبری، اصولگرایی ، مردم سالاری دینی ، استقلال مکتبی ، مشروعیت ، ترابط عقل ودین ، ارتباط دین و سیاست است.با نگاهی به مباحث آسیب‌شناسانه در آثار استاد ، عواملی چون: عدماجرای عدالت در جامعه،  استحاله استقلال مکتبی ، عدم احترام به آزادی‌ها  به شکل معقول، تضعیف جایگاه و استقلال روحانیت، ابهام طرحهای آینده، استحاله معنوی ، سکولاریسم ، عدم پیشگیری و مقابله با آفات انقلاب(جنگ نرم)، بعنوان مهمترین چالش های فراروی نظام جمهوری اسلامی دربررسی و تحلیل پیشگیرانه و آینده نگرانه ایشان در تداوم انقلاب اسلامی مطرح شده است.

مقدمه

 شهید مطهری از نظریه‏پردازان انقلاب اسلامی است،که در طول عمر پربرکت خود به ‌ویژه پس از پیروزی انقلاب(دو ماه و بیست روز)، نقش بزرگی در تبیین نظریو تئوریک مقوله‏های حکومتی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی داشته‏ ، که به دلیل ویژگی‌های «جامعیت» ، «عمومیت» و «صحت» آثارایشان، در توصیه های امام خمینی (ره) معمار انقلاب و مقام معظم رهبری، تاکید بر بهره گیری مستمر از اندیشه های استاد شهید  شده است. *

  یکی ازعمده ترین مباحثی که در سال های اخیر، از سوی دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته ، بحث مدل حکومتی نظام جمهوری اسلامی است . ضعف در تبیین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ، ساختار ، مدیریت کلان و دیگر ابعاد آن و عدم پاسخ های اقناع کننده برای نسل سوم انقلاب و مورد هدف قرار دادن مدل حکومتی جمهوری اسلامی در جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی در دهه چهارم انقلاب اسلامی، چالش های را فراروی نظام اسلامی ایجاد نموده است.

 

 

 بی‌تردید تحلیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی از منظر استاد شهید مرتضی مطهری(ره )بعنوان ایدئولوگ و تئوری پرداز انقلاب اسلامی در این شرایط، می‌تواند الهام بخش و شاخص اساسی برای اندیشمندان ، کارگزاران و آحاد جامعهاسلامی در تمایز بخشی از اندیشه های ناصواب و انحرافی باشد.  

*(مرحوم شهید استاد مرتضی مطهری )در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود . او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی، با زبان مردم و بی قلق و اضطراب، به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت، برای عارف وعامی سودمند و فراحزا است. مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محکم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود.  مرحوم آقای مطهری یک فرد بود، جنبه های مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسانساز است؛ من بهدانشجویان و طبقة روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های استاد عزیز رانگذارند با دسیسه های غیراسلامی فراموش شود. (صحیفه امام، ج 14 ، ص 325و  ج 7، ص 312 و همان، ج 2، ص 187)

 مقام معظم رهبری نیز در توصیف استاد مطهری(مدظله‌العالی) در بیانات مکرر فرمودند:

-«مرحوم آیت‌الله شهید مطهری، حق بزرگی به گردن ملّت و انقلاب ما دارند.» (14/2/79)

-«بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته‌ام که جریان فکری اسلامی انقلاب ونظام اسلامی ما، در بخش عمده‌ای متکی به تفکرات شهید مطهری است. یعنی آنهاپایه‌ها و مایه‌های اسلامی‌یی است که ما در تفکرات اسلامی از آنها بهره بردیم و به نظام اسلامی منتهی شد.» (18/12/82)

معظم‌له،مکرراً توصیه و تأکید فرمودند که از آثار و اندیشه‌های آن شهید عزیز در ارتقاء معرفت دینی و تعمیق آن در نظام اسلامی بهره‌برداری شود:

-«همه،در فضای فکری جامعه، این مشعل را در اختیار بگیرند... بروند کتابهای او رابخوانند، آثار او را طبقه‌بندی کنند و در میدان فکر و اندیشه، همچون یک مشعل از آن استفاده نمایند.» (15/2/78)

-«امروزدر محیط ذهنی انقلاب، جریان فکری شهید مطهری، جریان ممتازی است. این کتابها و مباحث و گفتارهایی که آن عالم دلسوز و مؤیّد من عندالله به آنها پرداخته است- چه مباحث اجتماعی، چه مباحث فکری، چه مباحث عمومی و چه مباحث فلسفی خاص- یکایک آنها، برای جامعه لازم و حیاتی است... باید روی افکار شهید مطهری، کار فکری بشود. یعنی اهل تحقیق و علاقمند به کار علمی، بنشینندو نظرات و تفکرات شهید مطهری را در ابواب مختلف استخراج کنند... این، راه گسترش و پیشرفت و شکوفایی فکری جامعه بر مبنای آثار شهید مطهری است؛ که امیدوارم این کار انجام بگیرد.» (12/2/69)

بیان مسأله

 نظام جمهوری اسلامی ، با اتکا بر مبانی دینی و مردمی، تجربه کاملا نوینی از نظر شکل و ماهیت سیستم حکومتی است.پایه دینی نظام ، بر اساس نظریه ولایتفقیه و پایه مردمی آن ، ریشه در نظریه جمهوریت در حکومت های مردم سالار دارد که از وفاق بین ولایت فقیه و مردم سالاری ، پدیده کاملا نوینی بنام جمهوری اسلامی بوجود آمده است.

امروزهنظام جمهوری اسلامی ایران در جایگاه نخستین تجربه حکومت اسلامی طیّ قرون اخیر و تنها نسخه نظام سیاسی بر محور ولایت و رهبری فقیه، در بیش ازسه دهه شکل گیری خود است. آنچه ضرورت بحث از مدل حکومتی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری را در دهه چهارم انقلاب ضروری کرده ، فقر مباحث نظری و تئوریک در عرصه نظام سیاسی کشور و نیزخط تهاجمی دشمن در جنگ نرم علیه ساختار نظام جمهوری اسلامی و نیز ارائه شاخص اساسی برای اقناع و مهندسی افکار عمومی است.

 بهنظر می رسد تبیین مدل حکومتی از نگاه استاد شهید مطهری، پیام آور اندیشه‌یسیاسی نوینی برای متفکران و مردم جویای نظام برتر سیاسی در جهان و عامل ایستادگی مردم فهیم و بصیر ایران در دفاع از نظام منتخب و کارامدی حاکمیت دینی در مواجهه با چالش های جنگ نرم باشد.

اهداف تحقیق

1- بررسی الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه شهید مطهری     

2. بررسی مبانی نظام جمهوری اسلامی در منظر استاد مطهری    

3. تبیین چالش های فراروی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری   

ابعاد مفهومی

1-مدل: مدل‌سازی یکی از تکنیک‌های ذهنی بشر می‌باشد که نه تنها برای اهداف علمی، بلکه برای انجام امور روزمره بشر به دفعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مدل‌سازی ابتدا اجزای محیط واقعی انتخاب شده و متناسب با هدف مورد نظر از مدل‌سازی خصوصیاتی از هریک از اجزای واقعی انتزاع می‌شود. به عبارت دیگر ، یک پدیده از اجزای متعددی تشکیل شده است که دارای ارتباطاتی با یکدیگر هستند؛ برای فهم این ارتباطات باید  تصوری از اجزا و نحوه ارتباطانها با یکدیگر در ذهن پرورش داده و به صورتی نظام مند برای تعامل با جنبههای آن تلاش نمود. مفهوم مدلسازی که در علوم مختلف به کار می‌‌رود تلاشی است در این جهت. کارکرد یک مدل، تسهیل نحوه‌ی نمایش اجزای یک پدیده است، بهطوری که نماینده‌ی ویژگی‌های عمده‌ی آن پدیده باشد.

 در فلسفة‌ مدل، دو محور اساسی بحث‌ می‌شود: 1. متغیر اصلی‌ مدل‌ چیست؟ 2. نسبت‌های‌ بین‌ عوامل‌ چگونه‌ است؟

   پس‌ از تعیین‌ مدل، موضوعات‌ کلان‌ عینی‌ و ویژگی‌ها و شاخصه‌های‌ هریک‌ از آن‌ها تعیین‌ می‌شود تا در مرحلة‌ بعد بتوان‌ براساس‌ آن‌ها، مقدورات‌ وموانع‌ را تشخیص، و با توجه‌ به‌ اهداف، تخصیص‌های‌ درست‌ جهت‌ تبدیل‌ موانع‌ به‌ مقدور ارائه‌ داد.هدف از مدل‌سازی می تواند شناخت و تبیین مسالهای باشد.

2-مبانی: واژه‌ی «مبانی» در افواه و استعمال اندیشمندان و نویسندگان رشته‌های مختلف علمی، در معانی مختلفی به کار رفته است. گاهی به معنی «مبادی» ، یعنی پایه، ریشه و سرچشمه‌ی چیزی به کار برده‌اند. گاهی آن را درمعنی «اصل»- یعنی چارچوب عمل و خط مشی- استعمال کرده‌اند. گاهی هم در متن یک مقاله یا یک کتاب، در معانی متفاوت، نامعین و متشتت به‌کار گرفتند! مقصود ما از «مبانی» ، تبیین پایه‌های نظری و فلسفی اسلامیت و جمهوریت نظاماست. در حقیقت، پاسخی است به «چرایی اسلامی بودن» و «چرایی جمهوری بودن» نظام جمهوری اسلامی ایران. به بیان دیگر، تبیین «فلسفه‌ی مضاف» نظام جمهوریاسلامی مورد نظر است.فلسفه‌ی مضاف، تأملات و بررسی‌های نظری و تحلیلی در مورد موضوعی است که در مقام بیان فلسفه‌ی آن هستیم.  

ازاین منظر، در حاقّ معنی مبانی، مفهوم «الزام» و «حتمیت» وجود دارد. وقتی از مبانی اسلامیت و جمهوریت نظام سخن می‌گوییم، در حقیقت به این سؤال پاسخ می‌‌دهیم که چه منطق عقلی و دینی وجود دارد که اسلامیت و جمهوریت نظام را «موجّه»، بلکه «ضروری» می‌سازد؟ بنابراین، بیان مبانی حکومت و یا مبانی صفاتی که آن حکومت به آن‌ها متصف و مقید است (از قبیل جمهوریت، دموکراتیک، خلقی، اسلامی، فدرال و سوسیالیستی)، با بیان تاریخچه و یا تحلیل تاریخی آن حکومت، یا شرایط و چگونگی پیدایی و ایجاد آن، متفاوت است.(واثقی ،89 -90)

3- حکومت (نظام سیاسی): (حکومت ) نظام سیاسی مجموعه‌ای از نهادها و ساختارها است که جامعه به وسیله آن اهداف جمعی خود را در سطح داخلی و بین‌المللی تعقیب می‌کند. نظام سیاسی فقط شامل نهادهایی چون قوای مقننه، مجریه و قضائیه نمی‌شود، بلکه همه ساختارهای سیاسی مثل احزاب، گروههای ذینفع و رسانه‌های ارتباطی را نیز در بر می‌گیرد. (آلموند و پاول، 5-6)

حکومتدر کشورهای مختلف ، انواع مختلف دارد. تفاوت حکومت ها درچگونگی کاربرد و توزیع اعمال قدرت است.بر این اساس امروزه در علم سیاست ، واژه های سیاسی نظام سیاسی و اشکال حکومت (رژیم سیاسی ) تقریبا به یک معنا به کار می رود.برای تفکیک و تشخیص رژیمهای سیاسی از معیارهای "نحوه انتخاب زمامداران "، تفکیک قوا " ، " احزاب سیاسی" و " حق و باطل " استفاده می شود (جمالی ،1381، 87- 88). بر این اساس مدل "جمهوری اسلامی" یکی از نظام های سیاسی نوپدید در دوران معاصر است.

چهارچوب نظری

  در بررسی مدل حکومتی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهری ، باتحلیل الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه ایشان ، به مبانی نظام جمهوری اسلامی از منظراستاد پرداخته، آنگاه چالش های فراروی جمهوری اسلامی در اندیشه شهید مطهریمورد بررسی قرارمی گیرد. 

الف) الگوو مدل حکومت و نظام سیاسی در اندیشه شهید مطهری

دراین بخش با تبیین دیدگاه شهید مطهری  در مورد  ماهیت مفاهیم جمهوریت و اسلامیت در نظام اسلامی ، الگوی حکومت و نظام سیاسی در اندیشه  ایشان را بیان می‌‌کنیم.

1- ماهیت جمهوریت :

از نظر شهید مطهری، جمهوریت، شکل نظام اسلامی و اسلامیت، محتوای آن را مشخص می‌کند:

«جمهوریاسلامی از دو کلمه مرکب شده است. کلمه‌ی جمهوری و کلمه‌ی اسلامی، کلمه‌ی جمهوری، شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می‌کند و کلمه‌ی اسلامی، محتوای آن را» (مطهری ، 1377،  79).  

  استاددر حق حاکمیت مردم در جمهوریت نظام ، تأکید فرمودند:«یکی از چیزهایی که رضایت عموم بدان بستگی دارد، این است که حکومت، با چه دیدی به توده‌ی مردم وبه خودش نگاه می‌کند؟ با این چشم که آن‌ها برده و مملوک، و خود مالک و صاحب اختیاری است؟ و یا با این چشم که آن‌ها صاحب حقند و او، خود، تنها، وکیل و امین و نماینده است؟ در صورت اول، هر خدمتی انجام دهد، از نوع تیماری است که مالک یک حیوان برای حیوان خویش انجام می‌دهد و در صورت دوم، از نوع خدمتی است که یک امین صالح انجام می‌دهد. اعتراف حکومت به حقوق واقعی مردم و احتراز از هر نوع عملی که مشعر بر نفی حاکمیت آن‌ها باشد، از شرایط اولیه‌ی جلب رضا و اطمینان آنان است.» (مطهری،1377،442)

 ایشان، در دفع این توهّم که «اسلامیت» نظام جمهوری اسلامی موجب زیر پا گذاشتن حق حاکمیت مردم می‌شود، فرمودند:«اسلامی بودن این جمهوری، به‌هیچ وجه، با حاکمیت ملی و یا به‌طور کلی با دموکراسی، منافات ندارد و هیچ‌گاه، اصول دموکراسی ایجاب نمی‌کند که بر یک جامعه، اید‌ئولوژی و مکتبی حاکم نباشد.» (مطهری ، 1377 ، 83).

  شهیدمطهری، پیرامون جمهوریت در نظام اسلامی می فرماید:«همان‌طور که عرض کردم، مسأله‌ی جمهوری، مربوط است به شکل حکومت، که مستلزم نوعی دموکراسی است. یعنی اینکه مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند.»( همان،  81).

 ایشاندر باره واژه جمهوری دموکراتیک اسلامی می گوید:«با توجه به این نکته، روشنمی‌شود که در عبارت «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، کلمه‌ی دموکراتیک، حشو و زاید است، می فرماید: اوّلاً به مصداق مصراع معروف : «چون که صد آمد، نود هم پیش ما است.»، وقتی که از جمهوری اسلامی سخن به میان بیاوریم، به‌طور طبیعی، آزادی و حقوق فرد و دموکراسی هم در بطن آن است...»( همان،99 ).

درعین حال، شهید مطهری، دموکراسی موجود در ساختار نظام سیاسی اسلام، را با دموکراسی غربی متفاوت می‌‌داند و می‌فرماید:«منشاء اشتباه آنان که اسلامی بودن جمهوری را منافی با روح دموکراسی می‌دانند، ناشی از این است که دموکراسی مورد قبول آنان، هنوز همان دموکراسی قرن هیجدهم است؛ که در آن، حقوق انسان در مسایل مربوط به معیشت و خوراک و مسکن و پوشاک و آزادی در انتخاب راه معیشت مادی خلاصه می‌شود. امّا این که مکتب و عقیده و وابستگی به یک ایمان هم جزو حقوق انسانی است و این که اوج انسانیت در وارستگی از غریزه و از تبعیت از محیط‌های طبیعی و اجتماعی و در وابستگی به عقیده و ایمان و آرمان است، به کلّی به فراموشی سپرد شده است.» (همان، 83) و در فراز دیگری فرمودند:«در اسلام، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد؛ منتها با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد.»( همان، 99).

2- ماهیت اسلامیت:

  استاددر موردماهیت اسلامیت جمهوری اسلامی، اسلام را محتوا و مدار جمهوری اسلامیمی‌داند و می‌فرماید: جمهوری اسلامی از دو کلمه‌ مرکب شده است: کلمه‌ی جمهوری و کلمه‌ی اسلامی. کلمه‌ی جمهوری، شکل پیشنهاد شده را مشخص می‌کند و کلمه‌ی اسلامی، محتوای آن را.» (همان ، 79).

ایشاندر باره مفهوم اسلامیت حکومت می فرمایند:«... یعنی پیشنهاد می‌کند که این حکومت، با اصول و مقررات اسلامی اداره می‌شود و در مدار اصول اسلامی حرکت می‌کند. چون می‌دانیم که اسلام به‌عنوان یک دین، در عین حال یک مکتب و یک ایدئولوژی، طرحی است برای زندگی بشر در همه‌ی ابعاد و شؤون آن.»( همان،80).

ازدو تعبیر «این حکومت، با اصول و مقررات اسلامی اداره می‌شود.» و «اسلام...طرحی است برای زندگی بشر در همه‌ی ابعاد و شؤون آن»، استفاده می‌شود که شهید مطهری، قائل به اعمال حداکثری اصول و مقررات اسلامی در حکومت است. یعنی جریان یافتن همه‌ی اصول و مقررات اسلامی در همه‌ی ابعاد و عرصه‌های اداره‌ی حکومت (واثقی، 1388،81-82).

 بر این اساس، عرصه‌های اعمال ارزش‌ها، احکام و موازین اسلامی در حکومت و اداره‌ی جامعه، به شرح زیرند:

1-انتخاب یا انتصاب حاکم، رؤسا و متصدیان بخش‌های مختلف نظام

2- رسالت و وظایف زمامداران و ارکان و نهادهای حکومتی

3- سبک و مدل عمل سازمانی و مدیریتی زمامداران و رؤسا

4- قوانین، مقرررات، آیین‌ها و رویه‌ها

5- مناسبات و روابط میان زمامداران و مردم

6- مناسبات و روابط بین‌المللی با دولت‌ها و حکومت‌ها، مسلمانان و مستضعفان جهانی

7- برخور با مخالفان و دشمنان داخلی و خارجی(واثقی، 1388،70 -71)

شهیدمطهری، در پاسخ به این سؤال که «اصول، قوانین و مقررات چهارده قرن قبل چگونه می‌تواند پاسخ‌گوی مسایل پیچیده‌‌ی اداره‌ی جامعه و حکومت در زمانه‌یکنونی و فردا باشد؟»می‌فرمایند:«اسلام برای نیازهای ثابت، قوانین و برای نیازهای متغیّر، وضع متغیّری در نظر گرفته است.»( مطهری،1377 ، 91).

آنگاهساز و کار و مکانیسم تطبیق شرایط و نیازهای متغیر زمانه با اصول و ضوابط اسلامی را «اصل اجتهاد» معرفی می‌کنند و می‌فرمایند:«در انطباق احکام کلی با مصادیق جدید، این اجتهاد است که نقش اصلی را بازی می‌کند. وظیفه‌ی فقیه این است که بدون انحراف از اصول کلی، مسایل جزیی و متغیر و تابع گذشت زمان را بررسی کند و بر اساس همان احکام و چارچوب‌های اصلی، که توسط وحی عرضه شده است، احکام مناسب را صادر کند.»( همان،  94).

 شهیدمطهری، در رفع توهم که «اسلامی بودن» نظام به معنای حکومت روحانیون و طبقه‌ی خاصی از اجتماع است، فرمودند: «امروز، هر چه بچه دبستانی این قدر می‌داند که جمهوری اسلامی، یعنی جامعه‌ی اسلامی با رژیم جمهوری؛ و می‌داند که جامعه‌ی اسلامی یعنی جامعه‌ی توحیدی؛ و جامعه‌ی توحیدی یعنی جامعه‌ای براساس جهان‌بینی توحیدی، که بر طبق آن، جهان ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد و این جهان‌بینی، دارای یک ایدئولوژی توحیدی است که از آن به توحید عملی تعبیر می‌شود... این اشتباه ناشی از پندار باطلی است مبنی بر این که حکومت جمهوری اسلامی، حکومت طبقه‌ی روحانیون است... قید اسلام، با توجه به ذات و محتوای آن، هرگز جمهوری را طبقاتی نمی‌کند.» (یادداشتهای استاد مطهری، جلد 3، 87 و 88).

دوازدهم 12 1394 18:31
(0) نظر
برچسب ها :
آیا اخلاق زیبائی است؟

عقل از مقوله ادراک است، نه از مقوله احساس. روح انسان ساخته شده است که فقط زیبایی معنوی یک سلسله کارها مثل راستی،‌ امانت، ایثار، عفت را درک کند. این نظر اشتباه است. او ناآگاهانه آن کل زیبائی،‌ منبع و اصل زیبائی را که ذات مقدس پروردگار است، درک می‌کند و در نتیجه خواسته‌ها و طریق رضای او را که طریق سعادت است زیبا می‌بیند.
منبع : کتاب بیست گفتار

یازدهم 12 1394 20:46
(0) نظر
برچسب ها :
اخلاق چیست؟

اخلاق ریشه در وجدان انسان دارد، این سخن هم راست است، هم راست نیست. راست است به این معنی که واقعاً قلب انسان اینها را به او الهام می کند. اما راست نیست به این معنی که انسان خیال بکند وجدان حسی است مستقل از حس خداشناسی،‌ و کارش این است که برای ما تکلیف معین می‌کند، بدون اینکه مکلفی را به ما شناسانده باشد. ملکف هم خودش است، خودش مستقلاً‌ برای ما تکلیف معین می‌‌کند،‌ و ما باید تکلیف او را بشناسیم.

دهم 12 1394 20:41
(0) نظر
برچسب ها :
بیست نکته درباره مطالعه کتب شهید مطهری

چگونه کتب استاد را مطالعه کنیم که تا انتهای مسیر ثابت قدم و استوار بمانیم ؟

آن چه در پی می‌آید ، نکاتی چند درباره‌ی مطالعه‌ی آثار شهید مطهری است . امید است که برای خوانندگان گرامی کارگر افتاده و آن‌ها را در پیمودن هر چه صحیح‌تر این راه یاری کند . البته از خوانندگان عزیز تقاضا دارم ، همه‌ی این نکات را به دقت خوانده و به کار بندند ، هم چنین از انتخاب روش‌های سلیقه‌ای هم به شدت پرهیز کنند .
1 . برای پیمودن هر راهی در ابتدا باید انگیزه‌ی رهرو ، برای پیمودن آن راه به حد بالایی برسد تا اگر موانعی ایجاد شد ، هیچ تردید و تزلزلی در او پدید نیاید .
بسیاری از کسانی که کتب استاد را برای مطالعه انتخاب کرده و خواندن آن‌ها را هم آغاز نموده‌اند ، به دلیل نداشتن انگیزه‌ی بالا ، در همان ابتدا به قول خودمان بریده‌اند . دانستن اهمیت مطالعه‌ی کتب شهید مطهری ، بزرگ‌ترین عاملی است که می‌تواند ما را با انگیزه‌ی بالایی به طرف این کتب ارزش‌مند سوق دهد . وظیفه‌ی مقاله‌ی قبلی ، همین ایجاد انگیزه بود .
2 . یکی از عوامل ایست مطالعاتی این است که خواننده ، روش‌های مطالعه را به صورت مختلط درباره‌ی هر کتابی استفاده می‌کند . هر کتابی را باید با روشی متناسب با هدف آن خواند . گاهی هدف حفظ کردن ، گاهی هم فهمیدن عمیق و دقیق ، در بعضی موارد اطلاع سطحی و در مواردی هم گرفتن دیدگاه ، یا تغییر و تکمیل یک دیدگاه قبلی است .

نهم 12 1394 17:52
(0) نظر
برچسب ها :
احساس شخصیت اولین اصل بیداری

حیات ملت به این است که آن ملت شخصیتى را در خودش احساس کند. اى بسا ملتهاى عالِم که شخصیت ندارند، واى بسا ملتهاى جاهل که شخصیت خودشان را حفظ کرده‏اند. اگر الجزایریها بعد از صد و پنجاه سال مبارزه توانستند استعمار فرانسه را به زانو درآورند و به استقلال برسند، براى این بود که در آنها یک حماسه و یک احساس منش وجود داشت. اگر در آن طرف مشرق زمین، ملت دیگرى دارد با قویترین و ثروتمندترین ملتهاى جهان مبارزه مى‏کند، چرا مبارزه مى‏کند؟ آیا عدد یا ثروتش با آنها مبارزه مى‏کند؟ ابداً؛ احساس شخصیت و منش آن ملت مبارزه مى‏کند، مى‏گوید: من تو را به آقایى قبول ندارم، من یا باید زنده باشم روى پاى خودم باشم و کسى بر من حکومت نکند و یا باید نباشم.

منبع:مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى ج‏17 ص : 58

هشتم 12 1394 17:54
(0) نظر
برچسب ها :
اهل سنت و روایاتی از پیغمبر اکرم در مورد فضایل علی(ع)

و نیز اهل سنت روایاتی از پیغمبر اکرم نقل کرده‌اند که در آن روایات نگاه به چهره علی و سخن فضایل علی، عبادت شمرده شده است:

1. محب طبری از عایشه روایت می‌کند که گفت:

«پدرم را دیدم به صورت علی بسیار نگاه می‌کرد. گفتم: پدر جان! تو را می‌بینم که به صورت علی بسیار می‌نگری. گفت: دخترک! از پیغمبر خدا شنیدم که گفت: نگاه به چهره علی عبادت است.» «1»

2. ابن حجر از عایشه روایت می‌کند که پیغمبر گفت:

«بهترین برادران من علی است و بهترین عموهای من حمزه است، و یاد علی و سخن از او عبادت است.» «2»

علی محبوبترین افراد بود در پیشگاه خدا و پیغمبر، و قهراً بهترین محبوبهاست.

انس بن مالک می‌گوید:

«هر روز یکی از فرزندان انصار کارهای پیغمبر را انجام می‌داد. روزی نوبت من بود. امّ ایمن مرغ بریانی را در محضر پیغمبر آورد و گفت: یا رسول اللَّه! این مرغ را خود گرفته‌ام و به خاطر شما پخته‌ام. حضرت گفت: خدایا محبوبترین بندگانت را برسان که با من در خوردن این مرغ شرکت کند. در همان هنگام در کوبیده شد.

______________________________

(1). الریاض النضرة، ج 2/ ص 219، و در حدود بیست روایت دیگر تا آنجا که ما برخوردیم در همین موضوع در کتب اهل سنت نقل شده است.

(2) الصواعق المحرقة، ص 74، و پنج روایت دیگر در همین موضوع در کتب مختلف اهل سنت نقل شده است.

 

 پیغمبر فرمود: انس! در را باز کن. گفتم: خدا کند مردی از انصار باشد. اما علی را پشت در دیدم. گفتم: پیغمبر مشغول کاری است، و برگشتم سرجایم ایستادم. بار دیگر در کوبیده شد. پیغمبر گفت: در را باز کن. باز دعا می‌کردم مردی از انصار باشد. در را باز کردم.

باز علی بود. گفتم: پیغمبر مشغول کاری است، و برگشتم بر سر جایم ایستادم. باز در کوبیده شد. پیغمبر فرمودند: انس! برو در را باز کن و او را به خانه بیاور. تو اول کسی نیستی که قومت را دوست داری. او از انصار نیست. من رفتم و علی را به خانه آوردم و با پیغمبر مرغ بریان را خوردند.» «1»

______________________________
(1). مستدرک الصحیحین، ج 3/ ص 131. این داستان با کیفیتهای مختلف به متجاوز از هجده نقل در کتب معتبر اهل سنت نقل شده است.

 

 

سوم 12 1394 20:38
(0) نظر
برچسب ها :
صفحه نخست پست الکترونیک وبلاگ تبیان
نوشته های پیشین
هفته سوم اردیبهشت 1395 هفته دوم اردیبهشت 1395 هفته اول اردیبهشت 1395 هفته چهارم فروردین 1395 هفته سوم فروردین 1395 هفته دوم فروردین 1395 هفته اول فروردین 1395 هفته چهارم اسفند 1394 هفته سوم اسفند 1394 هفته دوم اسفند 1394 هفته اول اسفند 1394 هفته چهارم بهمن 1394 هفته سوم بهمن 1394 هفته دوم بهمن 1394 هفته اول بهمن 1394 هفته چهارم دی 1394 هفته سوم دی 1394 هفته دوم دی 1394 هفته اول دی 1394 هفته سوم اردیبهشت 1394 هفته دوم فروردین 1394 هفته اول اسفند 1393 هفته اول دی 1393 هفته دوم آبان 1393 هفته چهارم مرداد 1393 هفته اول خرداد 1393 هفته چهارم آبان 1391 هفته اول آبان 1391
موضوعات
تربیت فرزند از دیدگاه امام علی(ع) (16) مقالات (15) اندیشه استاد (8) درباره استاد شهید مرتضی مطهری (7) حجاب در منظر شهید مطهری (6) عمومی (5) متن ادبی (4) اخلاق، عرفان و تربیت (4) استاد شهید از نگاه دیگران (4) کتابهای استاد (2) اصول اعتقادات (1) حقوق زن و نظام خانواده (1) دست نوشته ها شهید مطهری (0) گفتگو (0) انديشه استاد (0) تصاوير (0) دست نوشته ها شهيد مطهري (0) سخنرانی های استاد (0) تصاویر (0) ویژه نامه دیدار یار (0) بدون موضوع (43)
صفحه ها
فیدها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 112409
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 0
X