انديشه مطهر
برخی روش‏های موثر تربیتی در قرآن

1. طرح استفهامی مسائل

یکی از روش‏های مؤثر تربیتی که قرآن در بسیاری از موارد از آن استفاده کرده، این است که مسائل را به صورت استفهامی طرح می‏کند و پاسخ آن را بر عهده وجدان‏های بیدار می‏گذارد وحس خودجوشی مردم را به کمک می‏طلبد تا پاسخاز درون جان‏شان بجوشد و همچون فرزندشان به آن عشق ورزند و آن را پذیرا گردند.
اصولاً از نظر روانی نیز ثابت شده که برای تعلیم و تربیت صحیح، باید حداکثرکوشش را به کار بُرد تا طرف مقابل مطالب را از خود بداند؛ یعنی احساس کند از درون خودش جوشیده، تا با تمام وجودش آن را بپذیرد و از آن دفاع نماید. (همان: 11: 185)

2. شخصیت دادن به افراد مورد تربیت

یکی از روش‏های اثرگذار تربیت، شخصیت دادن به افراد مورد تربیت است یا به تعبیر صحیح‏تر، شخصیت والا و ارزش وجودی آنها را به یادشان آوردن. در چنین شرایطی است که انسان احساس می‏کند پستی و انحطاط، لایق شأن او نیست و خود به خود از آن کناره‏ می‏گیرد. (همان: 19: 336)

3. توجه دادن به سرنوشت اقوام و امت‏های پیشین

از آنجا که یکی از اثرگذارترین وسایل تربیت و روش‎‏های انذار، توجه دادن به سرنوشت اقوام و امت‏های پیشین است، آیه 5 سوره تغابن، با نگاه اجمالی به زندگی آنها، انسان‏ها را مخاطب ساخته و می‏گوید: «آیاخبر کافرانی که قبل از شما بودند، به شما نرسیده است که چگونه طعم تلخ گناهان بزرگ خود را چشیدند و در آخرت نیز عذاب دردناک از آنِ آنهاست.» (همان: 24: 188)

منبع

مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. 1376. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه. چاپ شانزدهم.
هفدهم 2 1395 3:17
(0) نظر
برچسب ها :
عوامل تربیت شخص و جامعه از نگاه شهید مطهری رحمه الله
شهید مطهری، نامی آشنا برای مردمان این مرز و بوم، به ویژه نسل جوان است. اندیشه‌های او همچنان پویا و اثرگذار، و آثار او در حال تجدید چاپ و استمرار حیات است. او را می‌توان آموزگار نمونه انقلاب دانست؛ آموزگاری که میلیون‌ها شاگرد دارد. او فیلسوف بود، ولی فلسفه و پیچیدگی‌هایش، او را از درد جامعه و مسائل جوانان، بی‌خبر نگذاشت و در چارچوب کتاب و تنگنای حجره، منحصر نساخت. او فقیه بود، ولی فقیهی هم‌سو با مقتضیات زمان و مجتهدی نواندیش و مبتکر. او عارف بود، ولی نه عارفی که نیازهای روز جامعه‌اش را نشناسد یا آنها را بشناسد، ولی روی بگرداند. او عالِم بود، ولی نه عالمی کهـ چون عابد ـ تنها، سر در سودای خویش داشته و فقط در اندیشه خوش‌بختی خود باشد، که عالمی دردآشنا بود که سری پرشور و پردغدغه برای سعادت همه آدم‌ها داشت. او مصداق آن عالمی بود که سعدی شیرازی تفاوت او با عابد را این‌گونه ترسیم کرده است:

صاحب‌دلی به مدرسه آمد ز خانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم میان عابد و عالِم چه فرق هست

تا اختیار نمودی از آن این فریق را

گفت آن گلیم خویش به در می‌برد ز موج

وین سعی می‌کند که بگیرد غریق را1


مطهری فرزند زمان خویشتن بود. او نه تنها از زمان خود جا نمانده بود، که بسی جلوتر از زمان خویش پیش می‌رفت. به همین دلیل، هیچ‌گاه در حوادث روزگارغافل‌گیر نشد و هیچ‌وقت اظهار درماندگی نکرد. دوست و دشمن را به خوبی می‌شناخت و از رموز پیشرفت جامعه اسلامی، به خوبی آگاه بود. با وجود تجلیل در رسانه‌ها، تجدید چاپ کتاب‌هایش، پایان‌نامه‌نویسی با موضوع آثارش، برقراری مسابقه با محوریت آثار وی ـ که درخور ستایش است ـ چنان‌که باید، چهره‌اش آشکار نشده است.
شانزدهم 2 1395 19:45
(0) نظر
برچسب ها :
به یاد آبی‌ترین تقدس زندگی‌مان

معلمی، تنها شغل و حرفه نیست؛ بلکه ذوق و هنری است که ریشه در اعماق روح بی تاب انسان هایی دل سوخته دارد.

در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت های آنها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان و یا دانشجویان مۆثر است اما در این میان، نقش معلمان و اساتید و دانشگاهها از دیگر افراد بسیار برجسته تر می نماید چنان که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه زیر نظر آنها سپری می کنند

هنر و نقش معلمی

معلمی، تنها شغل و حرفه نیست؛ بلکه ذوق و هنری است که ریشه در اعماق روح بی تاب انسان هایی دل سوخته دارد و رسالتی است پیامبرگونه. از این رو، معلمی کاری است دشوار و مهم. از میان نقش های متفاوتی که معلم دارد، نقش الگویی او از اهمیت بسیاری برخوردار است.

معلم افزون بر تدریس، درس زندگی می دهد. نقش هایی که معلم بر عهده دارد عبارتند از: نقش آموزشی، پژوهشی، مشورتی، اصلاح گری، فرهنگی و... .

نقش های گوناگون معلمی در هم تنیده و به هم پیچیده اند. اگر معلمی تنها به صورت یک بُعدی، تنها به ایفای یک نقش بپردازد، این راه تکامل را بسیار دور دسترس می کند. از این رو، موفقیت یک معلم، در بهره مندی و به کارگیری همه نقش ها به اقتضای موقعیت های متفاوت است. برای مثال اگر هدف از علم آموزی، تنها افزایش محفوظات دانش آموز باشد، بدون آن که فرد فهمی از آن حاصل کند، چنین هدفی ارزنده نیست و محفوظاتی که مبتنی بر فهم و درایت نباشد، نمی تواند موجبات افزایش عقل انسان را فراهم کند. ضمن این که حفظ کردن، شرط لازمی در جریان تعلیم و تعلم است، ولی کافی نیست. (1)

یازدهم 2 1395 19:23
(0) نظر
برچسب ها :
مفهوم انقلاب از دیدگاه استاد مطهری
شهید مطهری معتقد است انقلاب، طغیان و عصیان مردم علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد وضع مطلوب است. وی به انقلاب فردی و اجتماعی که در هر دو جهتی الهی لحاظ شده، معتقد است؛ وی از این دو با عناوین «توبه» و «انقلاب تکامل» یاد می‏کند. مطهری اصلاح را تغییری در چهارچوب سیستم سیاسی می‏داند و کودتا را تغییری در ساختار سیستم بدون دخالت مردم؛ به همین دلیل وی تعداد انقلاب‏های جهان را اندک می‏داند و انقلاب منحصر به فرد ملت ایرانرا به انقلاب صدر اسلام تشبیه می‏کند. انقلابی بر اساس مذهب و آموزه‏های مذهب،آموزه‏هایی چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر؛ دین وضع مطلوب را ترسیم می‏کند و این عناصر دین، در واقع آموزه‏های اعتراض، عصیان، اصلاح و انقلاب را.
مقدمه

انقلاب از واژه‏هایی است که در فقه، فلسفه و علوم سیاسی کاربرد دارد. مادر اینجا به مفهوم این واژه در علوم سیاسی اشاره خواهیم کرد، تا کنون حجم انبوهی از تعاریف این واژه فراهم آمده است، در اینجا بدون اشاره به این تعاریف متعدد و گوناگون این واژه از منظر استاد مطهری واکاوی می‏شود.

هجدهم 1 1395 18:34
(0) نظر
برچسب ها :
نقش مردم در فراهم نمودن زمینه ظهور

نقش مردم در فراهم نمودن زمینه ظهور از دیدگاه شهید مطهری

دیدگاهی که معتقد است فقط وقتی ظلم و ستم به بیشترین حد خود برسد، زمینه ظهور فراهم می‌شود و در این میان مردم نقش خاصی در فراهم شدن زمینه‌های عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی مهدوی ندارند، دیدگاهی است که انفجاری بودن ظهور را اقتضا می‌کند. یعنی بدون آن که زمینه‌های اجتماعی عدالت‌گستری و ظلم‌ستیزی جهانی حضرت مهدی(علیه السلام)، توسط مردم فراهم شده باشد، صرفاً تیره روزی و ظلم و ستم فراگیر و غیر قابل اجتناب شود و حضرت مهدی (علیه السلام) به اذن الهی ظهور کند و جهان را پر از عدل و دادکند. در حالی که از دیدگاه شهید مطهری فراگیر شدن ظلم و ستم، صرف نظر از وجود زمینه‌های اجتماعی حق‏طلبی و ظلم‌ستیزی مردمی، نمی‌تواند آبستن یک انقلاب جهانی عدالت گستر باشد و این مساله مخالف حرکت منطقی تاریخ در تحولات جامعه جهانی است. شهید مطهری می‌فرماید: «از قرآن استفاده می‌شود که ظهور مهدی(علیه السلام) حلقه‌ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می‌شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد.» [1]

از دیدگاه شهید مطهری: «حرکت به سوی کمال، لازمه «ذات» اجزای طبیعت و از آن جمله تاریخ است.»[2] ایشان همچنین عامل اصلی این حرکت را فطرت تکامل‌جو و قناعت‌ناپذیر انسان می‌داند که به هر مرحله‌ای برسد، مرحله بالاتر را آرزو و جستجو می‌کند.[3] بنابراین حرکت تکاملی تاریخ بر اساس فطرت انسانی غیر قابل اجتناب است، در واقع مقصد نهایی تاریخ همان نقطه‌ای است که در دیدگاه شیعی از آن به «حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)» تعبیر شده است. فطرت انسان به ‌گونه‌ای است که تا وقتی که به آن نقطه تاریخ نرسد، به معنای واقعی احساس تکامل اجتماعی و تاریخی نمی‌کند ولی با این همه رسیدن هر چه سریع‌تر تاریخ به آن نقطه، به خودی خود اتفاق نمی‌افتد: «تاریخ ساخته انسان است نه انسان ساخته تاریخ. اگر طرحی برای آینده تاریخ نداشته باشیم و اگر مسئولیت خودمان را برای آینده تاریخ درک نکنیم کسی نمی‌تواند به ما قول بدهد که این کشتی خود به خود به طور خودکار به مقصد و هدف خودش برسد، لااقل قابل جلو افتادن و عقب افتادن است.»[4]

بیست و نهم 12 1394 10:25
(0) نظر
برچسب ها :
کمک به محرومان در سیره اخلاقی علما

سید مرتضی برای اینکه مذهب شیعه رسمی اعلام شود و مردم از فشار حاکم آسوده شوند حاضر شد صد هزار دینار را از طرف مردم از مال خود به حکومت بپردازد. ایشان پیوسته مراقب حال مستمندان بودند و برای خانواده‎های نیازمند مقرری مشخص کرده بودند.

 کمک به محرومان از ویژگی های پرهیزگاران است که در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده است و با بیان های گوناگون انسان ها را به بخشش و کمک سفارش می کند و می فرماید: چرا در راه خدا انفاق نمی کنید در حالی که میراث آسمانها  و زمین از آن اوست . انفاق یکی عوامل آمرزش گناهان است و بارها در آیات و روایات به آنها اشاره شده است در زیر به نظر برخی از یزرگان دین در مورد کمک به محرمان جامعه اشاره می شود.

شهید مطهری

حکیم آقا محمدرضا الهی قمشه‎ای (ره) در باره این عالم بزرگوار و وارسته به نقل از استاد تمام و کمال اخلاق شهید مطهری (ره) در باره‎ی ایشان می نویسد: وی مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب بود... در جوانی ثروتمند بود ولی در خشکسالی 1288 تمام اموال منقول و غیر منقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست.(٢)

در وصف بزرگواری و مناعت طبع سید مرتضی(ره) هم آورده شده است که در زمان خلیفه «قادر بالله» که شیعیان به شدت تحت فشار دستگاه جائرانه و ظلمانه حکومت عباسیان بودند، سید مرتضی برای اینکه مذهب شیعه رسمی اعلام شود و مردم از فشار حاکم آسوده شوند حاضر شد صد هزار دینار را از طرف مردم از مال خود به حکومت بپردازد. ایشان پیوسته مراقب حال مستمندان بودند و برای خانواده‎های نیازمند مقرری مشخص کرده بودند.(٣)

بیست و هشتم 12 1394 13:47
(0) نظر
برچسب ها :
مبانی نظام اقتصادی اسلام 2

نظام اقتصادی، مجموعه‌ای از الگوهای رفتاری است که شرکت کنندگان در نظام (مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و دولت) را به یک‌دیگر و اموال و منابع طبیعی پیوند می دهد و براساس مبانی مشخّص، در راستای اهداف معیّنی به صورت هماهنگ سامان یافته است (موسویان، 1379: ص 12).

برای تبیین نظام اقتصادی اسلام، لازم است مبانی نظام و اهداف آن را مطالعه کنیم. شهید مطهری در آثار خود با استفاده از آیات قرآن و گفتار پیشوایان دین، اصول متعدّدی را مطرح کرده‏ است که در شکل‏گیری نظام اقتصادی اسلام مؤثّرند.

1. اصالت داشتن فرد و جامعه

یکی از مباحث اختلافی که نقش تعیین کننده‏ای در تعیین نظام‏های اقتصادی دارد، مسألة اصالت داشتن فرد یا اجتماع است. اهمیّت این مسأله از آن‌جا است که جهتگیری اهداف نظام را تعیین می‌کند که به سمت منافع فرد باشد یا اجتماع، و همان‌طور که توضیح خواهیم داد، بسیاری از اصول دیگر نظام، همانند اهداف آن از تبیین این مسأله شکل می‏گیرد؛ برای مثال، در نظام‏های سرمایه‏داری به علّت فردگرایی، رفتارهای اقتصادی به گونه‏ای سازماندهی می‏شوند که منافع افراد تأمین شود و بر همین اساس، مصرف کننده حاکم است و تعیین می کند چه چیز ، چه مقدار و برای چه کسی تولید شود. تولید کننده نیز در این نظام به دنبال حدّاکثر کردن سود خود است؛ یعنی کالاهایی را تولید می‌کند که سودآوری بیش‌تری برای او داشته باشد. این جملة معروف اسمیت است که هر گاه هر کسی، منافع خودش را حدّاکثر کند، منافع جامعه هم تأمین خواهد شد و بر همین اساس، مالکیت خصوصی، آزادی اقتصادی و دخالت حدّاقل دولت را تجویز می‏کنند. این در حالی است که نظام سوسیالیست بر اساس اصالت دادن به جمع، و اعتباری دانستن فرد، اقتصاد دولتی را پیشنهاد کرده، هیچ‌گونه حقّی برای افراد به صورت فردیت قائل نیست. نفی مالکیت خصوصی، نفی آزادی اقتصادی و دخالت گستردة دولت در اقتصاد از نتایج این‌تفکّراست.

در نظام اقتصادی اسلام، بر خلاف دو نظام پیشین, مصالح فرد و جامعه حاکم است. حاکمیت مصالح فرد و جامعه از دیدگاه اسلام به معنای حاکمیت احکام شرعی است. این مصالح در قالب نظام کنترل شده بازار مقدار و چگونگی تولید را تعیین می‌کند.

شهید مطهری در این باره می‏فرماید:

بیست و چهارم 12 1394 19:42
(0) نظر
برچسب ها :
اندیشه اقتصادی استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
یکی از ویژگی‏های شهید مطهری این بود که به مسائل اجتماعی حسّاسیت خاص داشته، هرگاه با پدیده‏ای مواجه می‏شد که ذهن متفکّران زمان خود را به خود مشغول کرده بود، با تلاش و پیگیری خاصّ خود، به تحقیق دربارة آن می‏پرداخت. در بحث اقتصاد، وی چند کتاب مستقل نگاشته و در سایر تألیفات خود نیز به مناسبت بدان پرداخته است. در این مقاله، با استفاده از آثار استاد، سعی برتبیین اندیشة اقتصادی آن بزرگوار دربارة نظام اقتصادی اسلام مطابق با ادبیات فعلی می‏پردازیم.

نکتة قابل توجّه در این مطالعه این است: در وضعی که نگرش اکثر فقیهان به اقتصاد، از زاویة خرد و حلّ مسائل فردی بوده، شهید مطهری معتقد به نظام‏مند بودن اسلام در همة عرصه‏ها و از جمله اقتصاد بوده است.

قلمرو دین در امور دنیایی

به‌طور کلّی درباره حوزه دخالت دین در امور دنیا، دیدگاه‏های گوناگونی وجود دارد. برخی، مأموریت پیامبران را صرفا" پرورش ابعاد روحی و تربیتی انسان دانسته، به دین اقلّی معتقدند و می‏گویند: خداوند، سامان دادن امور دنیایی آدمیان را به خودشان واگذاشته است و به تعبیر برخی از اینان، «ابلاغ پیام‏ها و انجام کارهای اصلاحی و تکمیل دنیا در سطح مردم دور از شأن خدای انسان و جهان است و تنزّل دادن پیامبران به حدود مارکس‏ها، پاستورها و گاندی‏ها یا جمشید و بزرگمهر و همورابی است»

وی در بخش دیگری از مقالة خود گفته است:

آن‌چه در هیچ یک از سرفصل‏ها و جاهای دیگر دیده نمی‏شود، این است که گفته شود آن را فرستادیم تا به شما درس حکومت و اقتصاد و مدیریت اصلاح امور زندگی دنیا و اجتماع بدهد .

برخی از نویسندگان معاصر نیز با این بیان که «دین، اصلا" در تدبیر دنیا دخالت نکرده و آن را به عقلا وانهاده است»، به تبیین این دیدگاه می‏پردازند . هرچند در این دیدگاه نیز توسعه و رفاه، امری مطلوب به شمار می‏آید، دین در این امر دخالت نمی‏کند و چارة کار به خود مردم واگذار شده است.

بیست و سوم 12 1394 19:35
(0) نظر
برچسب ها :
محیط پرورشی و خانوادگی شهید مطهری

سخن از اندیشمندی سرخ‏صورت و سبزسیرت است که جویبارهای باطراوت طهارت در روح و روانش جاری بود، استواری اندیشه و صلابت ایمان را در وجود خویش فراهم ساخت و با چنین کیمیایی کرامت‏گونه، تا قله قرب و یقین طی طریق نمود و چون ردای شهادت بر تن کرد خون پاکش بر این صفای معنوی مهر تأیید زد و آثارش که از بیان و بنان آن متفکر عرصه ایمان تراوش می‏نمود عطر چنین روحانیتی را در فضای اذهانِ مشتاقِ معرفت و حقیقت منتشر ساخت. به همین دلیل حضرت امام خمینی در فرازی از پیامشان به مناسبت شهادت این رادمردِ تاریخ معاصر فرمودند: «مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم‏نظیر بود، رفت و به ملاء اعلاء پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‏اش نمی‏رود ...»(1).
شهید مطهری که عصاره مؤثر حوزه‏های علمیه و محصول صدها سال تجارب حاکم بر حوزه‏ها و حاصل عمر با برکت امام امت بود، در میدان نبرد با مکاتب و مسالک کفر، شرک و نفاق چون ستاره‏ای پرفروغ درخشید و جهانی را در پرتو این تشعشع روشن ساخت. مردی از تبار طلایه‏داران نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر که از نخستین روزهای کودکی، روح و روان خود را با قرآن آشنا کرد و بعد در نهج‏البلاغه سیر نمود و با نگرشی عمیق بر نبوت و امامت از خرمن حکمت اسلامی خوشه‏ها چید و در پرتو آن علاقه‏مندان را با علوم اسلامی آشنا ساخت و آنان را به اندیشیدن در خاستگاه وجودی خویش و سیر آفاقی و انفسی و تأسی از انسانهای کاملی چون حضرت علی(ع) با آن جاذبه و دافعه ویژه خویش فرا خواند. او عاشق خاندان وحی و نبوت بود و در این مسیر ولاءها و ولایتها را پذیرا گشت و کوشید تا سیره ائمه اطهار(ع) را به نگارش درآورد و از حماسه حسینی سخن گوید و تحریفات عاشورا را مشخص کند و قیام و انقلاب حضرت مهدی(عج) را برای جهانیان تبیین سازد. گفتارهای معنوی و مقالات فلسفی این استادِ حوزه و دانشگاه، الهام گرفته از جهان‏بینی توحیدی بود و در توضیح مطالب متنوع دینی، مقتضیات زمان را در نظر داشت. آن مشعل فروزان اندیشه، درصدد آن بود تا ایمان و علم را با یکدیگر انس دهد و نقش
امدادهای غیبی را در زندگی آدمیان مطرح کرده و به آنان تفهیم نماید که دنیا را مزرعه آخرت تلقی کرده و خود را برای سرای جاوید مهیا سازند.

بیست و دوم 12 1394 19:34
(0) نظر
برچسب ها :
زن و سیاست در دنیای امروز از دیدگاه شهید مطهری (قسمت اول)


مطلب حاضر نوشته‌ای از استاد شهید مرتضی مطهری است. که همزمان با سالگرد آن مرحوم از نظر می‌گذرانید.
مسئله سیاست جزء مسائلی نیست که ما بگوییم الان در دنیا ضرورت این مطلب احساس شده و از نظر علمی و عقلی قطعی شده است که زن و مرد هیچ تفاوتی از نظر دخالت در امور سیاسی ندارند و در گذشته یک حق مسلمی به زنان داده نمی‌شده است. مثلا اگر فرض کنیم درگذشته مانع تحصیل کردن زن بودند و می‌گفتند زن حق درس خواندن ندارد ولی امروز می‌گویند زن هم حق درس خواندن دارد، این یک مسئله واقعی است، یعنی واقعا انسان وقتی حساب می‌کند می‌بیند که حق درس خواندن چیزی نیست که کسی بتواند میان مرد و زن تبعیض قائل شود و بگوید مرد این حق را دارد و زن ندارد، چرا؟ برای این که خداوند مغز و فکر و استعداد درس خواندن و شوق و رغبت و میل آن را همان طور که در مرد قرار داده در زن هم قرار داده. منع کردن، جز جلوی استعداد خدادادی را گرفتن چیز دیگری نیست. اما مسئله سیاست چنین مسئله‌ای نیست که دنیا هم پذیرفته باشد که هیچ فرقی میان زن و مرد از این جهت نیست، چرا؟ برای این که عملا ثابت شده که نه زن آن استعداد و توانایی مرد را در این مسائل واقعا دارد و نه زنان دنیا با این که بعد از آن محدودیت‌ها در ابتدا آن مقدار شور و هیجان برای مسائل سیاسی نشان دادند بعدها آن شور و هیجانشان باقی ماند.
ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه جمله‌های خوبی در این زمینه دارد. وقتی که احساسات طبیعی زن را بیان می‌کند از جمله می‌گوید: زن اگر در جوانی و در ابتدا یک شور و هیجانی برای مسائل سیاسی داشته باشد ولی در اواخر، خود زن طبعا برمی‌گردد و باز توجه خودش را به مسائل خانوادگی [معطوف] می‌کند، حتی کوشش می‌کند که شوهرش را هم از آن مسائل منصرف کند.
با اینکه در کشورهای به اصطلاح متمدن مانند آمریکا، انگلستان و روسیه شوروی منع قانونی وجود ندارد ولی عملا زنها یا نخواستند یا نتوانستند- که در آن، نخواستن به اندازه نتوانستن دخالت داشته است- دوش به دوش مردها پیش بیایند. الان اداره‌کننده سیاست دنیا مردها هستند. البته در گوشه و کنار دنیا یک عدد قلیلی از زنها در سیاست دخالت دارند اما نقش فعالی ندارند. آن مقدار زنانی هم که الان [در صحنه سیاست] هستند، می‌بینیم که معمولا یا زن‌هایی هستند که در پناه شوهرشان فعالیت می‌کنند یعنی در واقع حامی آنها در فعالیت‌های سیاسی شوهرهایشان هستند، مثل مادام نهو تا وقتی که شوهرش بود، یا زن مائوتسه‌تنگ و یا روی حیثیت و آبروی پدرشان فعالیت سیاسی دارند، یعنی آن هم دخالت داشته است، مثل دختر نهرو نخست‌وزیر هندوستان است. و علاوه بر این، به طور کلی افراد استثنائی دلیل نمی‌شوند.

بیست و یکم 12 1394 19:23
(0) نظر
برچسب ها :
صفحه نخست پست الکترونیک وبلاگ تبیان
نوشته های پیشین
هفته سوم اردیبهشت 1395 هفته دوم اردیبهشت 1395 هفته اول اردیبهشت 1395 هفته چهارم فروردین 1395 هفته سوم فروردین 1395 هفته دوم فروردین 1395 هفته اول فروردین 1395 هفته چهارم اسفند 1394 هفته سوم اسفند 1394 هفته دوم اسفند 1394 هفته اول اسفند 1394 هفته چهارم بهمن 1394 هفته سوم بهمن 1394 هفته دوم بهمن 1394 هفته اول بهمن 1394 هفته چهارم دی 1394 هفته سوم دی 1394 هفته دوم دی 1394 هفته اول دی 1394 هفته سوم اردیبهشت 1394 هفته دوم فروردین 1394 هفته اول اسفند 1393 هفته اول دی 1393 هفته دوم آبان 1393 هفته چهارم مرداد 1393 هفته اول خرداد 1393 هفته چهارم آبان 1391 هفته اول آبان 1391
موضوعات
تربیت فرزند از دیدگاه امام علی(ع) (16) مقالات (15) اندیشه استاد (8) درباره استاد شهید مرتضی مطهری (7) حجاب در منظر شهید مطهری (6) عمومی (5) متن ادبی (4) اخلاق، عرفان و تربیت (4) استاد شهید از نگاه دیگران (4) کتابهای استاد (2) اصول اعتقادات (1) حقوق زن و نظام خانواده (1) دست نوشته ها شهید مطهری (0) گفتگو (0) انديشه استاد (0) تصاوير (0) دست نوشته ها شهيد مطهري (0) سخنرانی های استاد (0) تصاویر (0) ویژه نامه دیدار یار (0) بدون موضوع (43)
صفحه ها
فیدها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 112420
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 0
X