انديشه مطهر
زمینه های "بیداری اسلامی" از دیدگاه شهید مطهری(2)
قبلا بیان شد از دیدگاه استاد شهید مطهری برای بیداری اسلامی و انقلاب باید مقدمات و زمینه هایی فراهم آید. ما این زمینه ها را در سه بعد تقسیم بندی کردیم.

بعد انگیزشی، بعد بینشی و بعد الگوگیری. بعد انگیزشی را که انرا در احساس شخصیّت خلاصه نمودیم بیان نمودیم. در ادامه به دو بعد دیگر می پردازیم.

2- بُعد بینشی

مراداز این بعد آن است که مردم باید اعتقاد و بینشی داشته باشند که نه تنها آنها را از حرکت و نشاط و مبارزه در برابر استعمار و استکبار باز ندارد بلکه آنها را در این مسیر تشویق نماید.
بیستم 1 1395 20:13
(0) نظر
برچسب ها :
زمینه های "بیداری اسلامی" از دیدگاه شهید مطهری(1)
مقدمه: مدّتی مردم منطقه خاورمیانه از خواب غفلت بیدار شده و قیامهای خود را شروع کرده اند. این قیامها کم کم به اروپا کشیده و ابعاد گسترده تری پیدا خواهد کرد. قطعا این بیداری در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی یک شبه رخ نداده بلکه زمینه هایی داشته و داردکه با تحقق آنها این اتفاق عظیم روی داده است.

برآنیم در چند شماره، زمینه های بیداری اسلامی را از نگاه استاد متفکّر شهید مرتضی مطهری مطرح نموده و از اندیشه های ناب ایشان بهره گیریم. نکاتی که هنوز برای ما تازگی دارد و عمق بصیرت این اندیشمند اسلامی را می رساند.

با مطالعهآثار مختلف ایشان می توان زمینه های بیداری اسلامی را در سه بعد گرایشی، بینشی و الگوپذیری خلاصه کرد. با این توضیح که باید در این سه بعد اتفاقاتیرخ دهد تا نتیجه آن یعنی بیداری حاصل گردد.
نوزدهم 1 1395 20:12
(0) نظر
برچسب ها :
مفهوم انقلاب از دیدگاه استاد مطهری
شهید مطهری معتقد است انقلاب، طغیان و عصیان مردم علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد وضع مطلوب است. وی به انقلاب فردی و اجتماعی که در هر دو جهتی الهی لحاظ شده، معتقد است؛ وی از این دو با عناوین «توبه» و «انقلاب تکامل» یاد می‏کند. مطهری اصلاح را تغییری در چهارچوب سیستم سیاسی می‏داند و کودتا را تغییری در ساختار سیستم بدون دخالت مردم؛ به همین دلیل وی تعداد انقلاب‏های جهان را اندک می‏داند و انقلاب منحصر به فرد ملت ایرانرا به انقلاب صدر اسلام تشبیه می‏کند. انقلابی بر اساس مذهب و آموزه‏های مذهب،آموزه‏هایی چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر؛ دین وضع مطلوب را ترسیم می‏کند و این عناصر دین، در واقع آموزه‏های اعتراض، عصیان، اصلاح و انقلاب را.
مقدمه

انقلاب از واژه‏هایی است که در فقه، فلسفه و علوم سیاسی کاربرد دارد. مادر اینجا به مفهوم این واژه در علوم سیاسی اشاره خواهیم کرد، تا کنون حجم انبوهی از تعاریف این واژه فراهم آمده است، در اینجا بدون اشاره به این تعاریف متعدد و گوناگون این واژه از منظر استاد مطهری واکاوی می‏شود.

هجدهم 1 1395 18:34
(0) نظر
برچسب ها :
ارکان تعلیم وتربیت و عوامل سو ء تربیت از نگاه استاد مطهری

ارکان تعلیم وتربیت از نگاه استاد مطهری:
 نخستین رکن از نگاه استاد ،اهتمام به پرورش فکر واندیشه آدمیان است .
دومین رکن تعلیم وتربیت از نگاه استاد پرورش استعدادهای نهفته در وجود آدمی است .
از دیگر ارکان تربیتی ، این است که ، در اثر آموزش صحیح فضائل اخلاقی  و ملکات نفسانی در وجود آدمی  متمکن شود وروح انسان  به آنها عادت می کند .
چهارم ، انسانی که به روش  اسلامی تعلیم می بیند و تربیت می شود باید موجودی اخلاقی از کار در آید و این یکی دیگر از ارکان تربیت اسلامی است .
. پنجم ، تعلیم وتربیت ، بر عبادت مبتنی است .در تفکر اسلامی کمال غایی آدمی هنگامی محقق می شود که او به مرتبه  عبادت برسد .
                     
 عوامل سو ء تربیت از نگاه  استاد مطهری:
1-قیود بیجای اجتماعی  که مزاحم تجلی استعدادها  ،و غرایز انسانی می شود  ومنتهی به سرکوبی غرایز مسشود .
2-تربیت های  مبنی بر ترس و وحشت بی منطق ، خصوصا در دوره کودکی  . مثلا ترساندن کودک اچیزی بدون آنکه طفل بتواند منطقا  ان را درک کند . این گونه ترسها اشباحی ا وحشت در روح طفل بوجود می آورد .
3-ناز پروردگی ، که روح را پر توقع  ودر مقابله با حوادث ناتوان  ودر نتیجه مایوس و بدبین  وغیر متکی به نفس بار می آورد .
4-بیکاری
5-کار بیش از ظرفیت جسمی وروحی
6- برخورد با حوادث هیجان  اور  ومتاثر کننده یا محرک شهوت به وسیله رادیو و تلویزیون   و روزنامه . که آدم را آرام نمی گذارد ، ونتیجه اش کم حوصلگی –تند خویی –عصبانیت –پیری زودرس – و بیماریهای عصبی است .

هفدهم 1 1395 17:4
(0) نظر
برچسب ها :
دیدگاه شهید مطهری درباره عدالت
اندیشه سیاسی شهید مطهری

مطهریمعتقد است مملکت داری از امور مقدسی است تعین حاکم ا ز جانب حداوند است ولی در زمان غیبت با رعایت شرایطی به افراد واگذار شده است وی انتقاداتی بهعملکرد کلیسا وارد نموده و اینکه حکمران در مقابل مردم مسئول نیست و حقوق پادشاهی و الهی است و دومی واندو موضوع حاکمیت ملی را مطرح می نمایدو حکمران باید در همه جوامع پاسخگوی مردم باشد در این جاست که می گوید.

«ازنظر فلسفه اسلامی نتیجه اعتقاد به خداوند پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست حاکم در مقابل مردم مسولیت دارد بلکه تنها اعتقاد به خداوند است حا کم در مقابل خداوند مسئول می سازد وافراد را زی حق میکند و استیقای حقوق را یک وظیفه شرعی معرفی میکند ایمان به خداوند از طرقی زیر بنای اندیشه عدالت وحقوقی ذاتی و عدالت واقعی مردم است وتنها با اصل وجود خداوند است که میتوان حقوق ذاتی وعدالت واقعی را به عنوان دو حقیقت مستقل از فرضیه ها وقراردادهاپذیرفت و از طرف دیگر دیگر بهترین ضامن اجرای انهاست
شانزدهم 1 1395 17:0
(0) نظر
برچسب ها :
دموکراسی علی‌

دموکراسی علی‌

امیرالمؤمنین با خوارج در منتهی‌ درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش؛ هر گونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد، به آنها نیز همچون سایر افراد می‌نگریست. این مطلب در تاریخ زندگی علی عجیب نیست اما چیزی است که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو می‌شدند و صحبت می‌کردند، طرفین استدلال می‌کردند، استدلال یکدیگر را جواب می‌گفتند.

شاید این مقدار آزادی در دنیا بی‌سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. می‌آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه علی پارازیت ایجاد می‌کردند. روزی امیرالمؤمنین بر منبر بود. مردی آمد و سؤالی کرد. علی بالبدیهه جواب گفت. یکی از خارجیها از بین مردم فریاد زد: «قاتَلَهُ اللَّهُ ما افْقَهَهُ» (خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است!). دیگران خواستند متعرضش شوند اما علی فرمود رهایش کنید، او به من تنها فحش داد.

 

خوارج در نماز جماعت به علی اقتدا نمی‌کردند زیرا او را کافر می‌پنداشتند. به مسجد می‌آمدند و با علی نماز نمی‌گزاردند و احیاناً او را می‌آزردند. علی روزی‌ به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کرده‌اند. یکی از خوارج به نام ابن الکوّاء فریادش بلند شد و آیه‌ای را به عنوان کنایه به علی، بلند خواند:

«وَ لَقَدْ اوحِی الَیک وَ الَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِک لَئِنْ اشْرَکتَ لَیحْبَطَنَّ عَمَلُک وَ لَتَکونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ.» «1».

این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحی شد که اگر مشرک شوی اعمالت از بین می‌رود و از زیانکاران خواهی بود. ابن الکوّاء با خواندن این آیه خواست به علی گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام می‌دانیم، اول مسلمان هستی، پیغمبر تو را به برادری انتخاب کرد، در لیلة المبیت فداکاری درخشانی کردی و در بستر پیغمبر خفتی، خودت را طعمه شمشیرها قراردادی و بالأخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست، اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوی اعمالت به هدر می‌رود، و چون تو اکنون کافر شدی اعمال گذشته را به هدر دادی.

علی در مقابل چه کرد؟! تا صدای او به قرآن بلند شد، سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند. همینکه به آخر رساند، علی نماز را ادامه داد. باز ابن الکوّاء آیه را تکرار کرد و بلافاصله علی سکوت نمود. علی سکوت می‌کرد چون دستور قرآن است که:

______________________________
(1) زمر/ 65.

 

 

 

جهاردهم 1 1395 14:24
(0) نظر
برچسب ها :
صفحه نخست پست الکترونیک وبلاگ تبیان
نوشته های پیشین
هفته سوم اردیبهشت 1395 هفته دوم اردیبهشت 1395 هفته اول اردیبهشت 1395 هفته چهارم فروردین 1395 هفته سوم فروردین 1395 هفته دوم فروردین 1395 هفته اول فروردین 1395 هفته چهارم اسفند 1394 هفته سوم اسفند 1394 هفته دوم اسفند 1394 هفته اول اسفند 1394 هفته چهارم بهمن 1394 هفته سوم بهمن 1394 هفته دوم بهمن 1394 هفته اول بهمن 1394 هفته چهارم دی 1394 هفته سوم دی 1394 هفته دوم دی 1394 هفته اول دی 1394 هفته سوم اردیبهشت 1394 هفته دوم فروردین 1394 هفته اول اسفند 1393 هفته اول دی 1393 هفته دوم آبان 1393 هفته چهارم مرداد 1393 هفته اول خرداد 1393 هفته چهارم آبان 1391 هفته اول آبان 1391
موضوعات
تربیت فرزند از دیدگاه امام علی(ع) (16) مقالات (15) اندیشه استاد (8) درباره استاد شهید مرتضی مطهری (7) حجاب در منظر شهید مطهری (6) عمومی (5) متن ادبی (4) اخلاق، عرفان و تربیت (4) استاد شهید از نگاه دیگران (4) کتابهای استاد (2) اصول اعتقادات (1) حقوق زن و نظام خانواده (1) دست نوشته ها شهید مطهری (0) گفتگو (0) انديشه استاد (0) تصاوير (0) دست نوشته ها شهيد مطهري (0) سخنرانی های استاد (0) تصاویر (0) ویژه نامه دیدار یار (0) بدون موضوع (43)
صفحه ها
فیدها
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 112355
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 0
X