علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟چطور شد که در میان همه یا بعضى مللباستانى پدید آمد؟اسلام که دینى است که در همه دستورهاى خویش فلسفه ومنظورى دارد چرا و روى چه مصلحتى حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟
مخالفان حجاب سعى کردهاند جریانات ظالمانهاى را به عنوان علت پیدا شدنحجاب ذکر کنند،و در این جهت میان حجاب اسلامى و غیر اسلامى فرق نمىگذارند،چنین وانمود مىکنند که حجاب اسلامى نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمهمىگیرد.
در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونى ابراز شده است و غالبا اینعلتها براى ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است.ما مجموع آنها را ذکرمىکنیم.نظریاتى که به دست آوردهایم بعضى فلسفى و بعضى اجتماعى و بعضىاخلاقى و بعضى اقتصادى و بعضى روانى است که ذیلا ذکر مىشود:
1.میل به ریاضت و رهبانیت(ریشه فلسفى)
2.عدم امنیت و عدالت اجتماعى(ریشه اجتماعى)
3.پدر شاهى و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروى وى در جهت منافع اقتصادىمرد(ریشه اقتصادى)
4.حسادت و خودخواهى مرد(ریشه اخلاقى)
5.عادت زنانگى زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزى کم دارد،بهعلاوه مقررات خشنى که در زمینه پلیدى او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضعشده است(ریشه روانى)
علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیرى در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهاننداشته است و بىجهت آنها را به نام علتحجاب ذکر کردهاند و یا فرضا در پدید آمدنبعضى از سیستمهاى غیر اسلامى تاثیر داشته است در حجاب اسلامى تاثیر نداشتهاستیعنى حکمت و فلسفهاى که در اسلام سبب تشریع حجاب شده،نبوده است.
همان طور که ملاحظه مىشود مخالفان حجاب گاهى آن را زاییده یک طرز تفکرفلسفى خاص درباره جهان و لذات جهان معرفى مىکنند و گاهى ریشه سیاسى واجتماعى براى آن ذکر مىکنند و گاهى آن را معلول علل اقتصادى مىدانند و گاهىجنبههاى خاص اخلاقى یا روانى را در پدید آمدن آن دخالت مىدهند.
ما هر یک از این علل را ذکر و سپس انتقاد مىکنیم و ثابت مىکنیم که اسلام درفلسفه اجتماعى خود به هیچ یک از این جهات نظر نداشته است و هیچ یک از آنها بامبانى مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمىدهد و در خاتمه به یک علت اساسى اشارهمىکنیم که از نظر ما موجهترین آنها به شمار مىرود.